|هنر ایرانی Iranian art|



مقدمه ای بر هنر اسلامی 

نر اسلامی توجه بسیاری از دانشمندان غربی1 را که سابقه خوبی در جهت مطالعه و تبلیغ هنر اسلامی داشته اند، جلب کرده است. با وجود این جنبه مثبت، زمانی که به طور مکرر هنر اسلامی را با الگو و معیارهای هنر غربی مورد ارزیابی قرار دادند مطالعه و تبلیغ هنر اسلامی توسط دانشمندان غربی، عامل تضعیف هنر اسلامی شد. دانشمندان غربی، در کنار مطالعه و تبلیغشان در ارتباط با هنرهای جامعه اسلامی، معتقدند که دین اسلام خلاقیت های هنری را محدود و کوچک شمرده است. از نظر دانشمندان غربی، دین اسلام بازدارنده و محدود کننده  استعدادهای هنری است و عجز و ناتوانی این هنر را می توان از آثار هنری در قالب مناظر برجسته طبیعی و تصاویر و اشکال هندسی و تزیینی قضاوت کرد. اینچنین مباحثی موضوع عدم درک و فهم جدی اسلام و نگرش آن نسبت به هنر را نشان می دهد.اغلب استادان دانشکده های شرق شناسی اتهاماتی را به اسلام روا می دارند مبنی بر اینکه اسلام  زندگی ساده لوحانه و سختگیرانه را تقویت می کند و مانع پیشرفت و رفاه و آسایش است. این ادعاهای نادرست از طریق قران و احادیث پیامبر رد شده است. به عنوان مثال قرآن زندگی آرامی را به مومنین وعده می دهد.:  "بگو ای پیامبر، چه کسی زینت های  خدا را که برای بندگان خود آفریده حرام کرده و از صرف رزق حلال و پاکیزه منع کرده؟" (سوره اعراف - آیه32) این پیام درآیه دیگری از قرآن نیز تأکید شده است:                                                            
"ای کسانی که ایمان آورده‌اید، حرام مکنید طعام های پاکیزه‌ای را که خدا برای شما حلال نموده و ستم و تعدی به یکدیگر مکنید که خدا ستمکاران را دوست نمی دارد." (سوره مائده-آیه 87)
البخاری (Al-Boukhari) روایت موثقی از حضرت محمد(ص) نقل می کند که:"خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد."شاید این روایت قابل درک ترین پیام از دیدگاه اسلام نسبت به هنر باشد. زیبایی، در اسلام ، جلوه ای از صفات الهی می باشد. غزالی(1058-1128 Al-Ghazali) دانشمند بزرگ اسلام، زیبایی را بر اساس دو معیار اصلی که در  برگیرندة تناسب عالی و هارمونی مناسب است، تعریف می کند که عبارتند از قسمتهای درونی و بیرونی اشیاء،حیوانات و انسانها.از دیگر عوامل تعیین کننده در ارتباط با تاثیر دانشمندان غربی بر هنر اسلامی، شباهت به هنر یونانی است که انسان را مبنای ابداعات هنری خود قرار می‌دهد. بنابراین، تصاویر و مجسمه های انسانی و مجسمه سازان انسان به عنوان شاهکارهای هنری تلقی می شوند. طبق این نظریه، انسان باشکوه ترین و زیباترین موجود طبیعی است که باید آغاز و پایان تمام تلاش های هنرمندان باشد.آثار هنری موفق آثاری هستند که اعماق درون و ظاهر فیزیکی انسان را به تصویر می کشند. شاید عالیترین جایگاه برای انسان، درهنر اسلامی، زمانی است که انسان مظهر ذات الهی است ، یا زمانی که نشانگر تصویر الهی است. هنراسلامی،درهرصورت، دارای بینش کاملآ متفاوتی است. در هنر اسلامی، انسان به عنوان یک موجود الهی تلقی می شود که آفریده ی یک قدرت مطلق، به نام الله است.
 

هنر اسلامی و بیزانسی

هنر بیزانسی اساسآ بر پایه تلفیق موضوعات مسیحی  با انسان گرایی و طبیعت گرایی یونان باستان شکل گرفته است.انسان گرایی و طبیعت گرایی، هر دو نشانگر و مظهر ربانیت است. انسان و طبیعت تصویری از ذات الهی دانسته شده اند.هنر فیگوراتیو جدید در پی فلسفه زیباشناسی صرف نیست، آنچنان که در سنت یونان مرسوم بود، بلکه تلاش می کند تا مفاهیمی مانند رستگاری و ایثار را در اعتقادات مسیحیت تفسیر کند. دانشمندان غربی از زمان فعالیتشان در زمینه های مختلف هنری، در اغلب موارد ریشه و بنیان هنر اسلامی را به یونان باستان و بیزانسی ها ربط می دهند، با این ادعا که مسلمانان از هنر این دو فرهنگ فقط تقلید کرده اند یا به عاریه گرفته اند و هنر اسلامی را با طرح های منقش به گل و گیاه، نقاشی طوماری در هم پیچیده و هنر خوشنویسی مزین نموده اند. منبع الهام بخش هنری بیزانیسی ها در اوایل خلافت مسلمین آغاز شد، زمانی که خلیفه امویان عبدالملک2 (Abd-al-Malik) و ولید اول3 (Al-Walid I) هنرمندان بیزانسی را برای تزئین قبة الصخره (691-92) مسجد بزرگ دمشق متعلق به امویان (705-714) فرا خواندند.تأثیر هنر بیزانسی را می توان در طرح های تمثال سازی و شمایل سازی موجود در قبة الصخره، به خصوص در هنر معرق کاری تاج ها و جواهرات این مسجد دید، لذا گرابر(Grabar1973) معتقد است که مظاهر قدرت بیزانسی قابل تقلید است. این تزیینات نشان دهنده تقدس، قدرت و استقلال هنر بیزانس است. به دنبال این موضوع، گرابر می گوید : "به عبارت دیگر، تزیینات قبة الصخره  گواه بر استفاده  آگاهانه  در ساخت دکوراسیون داخلی این مکان مقدس در ارایه نشانه های هنر بیزانس است که مورد تسلط و فعالیت دشمنان اسلام بود." گرابر بعدا تصدیق می کند که عرب ها، قبل و بعد اسلام، عادت داشتند که اموال و دارایی های گرانبها و ارزشمند خود  مانند تاج های زینتی را به خانه کعبه پیشکش کنند و در آنجا آویزان نمایند4.
 علاوه بر نمایش تصاویر گیاهان، از نظر گرابر، به نظر می رسد بار دیگر هنرمندان اسلامی زمانیکه هیچ دانشی برای توصیف ادبی درباره خدا نداشتند در توصیف و تصویرگری خدا از بیزانسی ها  چیزهایی را به عاریه گرفته اند، او مدعی است که هنر بیزانسی  آنقدر عالی و برجسته بود که هنرمندان اسلامی مجبور بودند از آن تقلید کنند. او در مواجهه با این پرسش که چرا مسلمانان هنر فیگوراتیو را نمی پذیرند، می گوید برای این که مسلمانان یارای رقابت با برتری و ارجحیت هنر بیزانس را نداشتند و باید تسلیم می شدند و نباید با آنها رقابت می کردند.او می گوید که:("امویان به سختی توانستند مهارت پیچیده هنر شکل نما را که مختص هنر بیزانسی بود، فرا بگیرند. در این شرایط سخت که تلاش مسلمانان برای کسب هنرغیرمتعارف شکل نمای بیزانسی بی نتیجه ماند، آن را کنار گذاشتند و همانگونه که می دانیم تکنیک  هنر بیزانس را بدون  اخذ فرم های آن اقتباس کردند.")   گرابر آشکارا مخالفت اسلام با فیگوراتیو (شکل نما) را نادیده گرفته و با چند مثال از احادیث پیامبر توضیح می دهد(در زیر می بینید).
ون گراندوم (Von Grandaum1955) نظریه های جامع و بسیاری در مورد عدم وجود تصویرگری به علت جایگاه انسان در دین اسلام تهیه کرده است. یک بعد مهم خداشناسی در دین اسلام، اهمیت صفت بارز یکتا بودن خدا، به عنوان آفریدگار، و انسان به عنوان آفریده محبوب او است. انسان بوسیله خداوند راهنمایی می شود و تابع تقدیر خداوند است، بنابراین نمی تواند به جایگاه خداوند دست پیدا کند ،در حالیکه مذاهب دیگر می گویند انسان می تواند به جایگاه خداوند نایل شود.اصول بنیادی هنر اسلامی این حقیقت را رسمأ اعلام می کند که "هیچ خدایی غیر از خداوند وجود ندارد " و "هیچ چیز شبیه او نیست. "هیچ خدایی غیر از الله! نیست، ماهیت هستی وجودش از خودش است، ابدی و ازلی است. خدایی که بلند مرتبه است و بالاترین و برترین قدرت ها از آن اوست (ستایش و حمد مخصوص اوست). (سوره ال عمران-آیه 255).
 شاید این تنها اختلاف نظر و شکاف اصلی در فلسفه و تکنیک های هنری بین مسلمانان و غیر مسلمانان باشد. با این راهکار ،هنر اسلامی نیازی به ارایه مفاهیم فیگوراتیو ندارد. چگونه می توان خدایی را توصیف کرد که نه می توان او را دید و هیچ چیز شبیه او نیست؟ هر نوع اظهارات هنری، چه در مورد تصاویری از طبیعت، چه انسان باعث تحلیل و بررسی معانی و ماهیت اعتقاد اسلامی است.متعاقبأ، هنرمندان اسلامی سرگرم تأیید درستی این سیستم پیچیده از طریق اشکال هندسی، آثار هنری منقش به گیاهان و الگوهای هنر خوشنویسی می باشند (الفاروقی 1973Al-Faruqi). اسلام تنها دینی است که برای اثبات مفاهیم اعتقادی نیازی به هنر تجسمی و تصویرگری ندارد(ون گراندوم ،1955).
                                                                                        

منشأ هنر اسلامی

مانند دیگر ابعاد فرهنگ اسلامی، هنر اسلامی علاوه براینکه از هنر بیزانسی نیز الهاماتی گرفته است، نتیجه افزایش دانش محیطی5 ،اجتماعی و تلفیقی از سنتهای قوم عرب، پارس، خاور میانه و آفریقا است. دانش و پیشرفت هنری منحصر بفرد اسلام از سه عنصر اصلی  تشکیل شده است، قرآن به عنوان اولین کار هنری در اسلام به شمار می آید که یک شاهکار هنری به نظر می رسد(الفاروقی،1973).نتیجه نهایی از تجربیات بیان شده در قرآن این است که خواننده در هنگام خواندن شرح وقایع در قرآن حضور خداوند را احساس می کند: "زمانیکه این آیات نیکو بر آنها خوانده می شود،آنها در حمد و ستایش خداوند بزرگ درمانده می شوند و اشکها سرازیر می گردد"(سوره مریم–آیه 58)                                                                                                    
هنرمندان اسلامی در هنر و دانش الگوی خود را از تجربیات قرآنی اقتباس کرده اند و شیوه جدیدی را برای ایجاد هنر اسلامی از طریق عوامل تعیین کننده مستقل و غیر مستقل آیات قرآنی شروع کردند.در هنر اسلامی بر حضور و نشانه خداوند خالق نسبت به مخلوقاتش،مانند انسان تأکید شده است. عامل دوم که اقتباس گرفته از آیات  قرآنی است و شاعران را مورد انتقاد قرا  می دهد، به شرح زیر است:"و شاعران (یاوه سرای کفار مانند عالمان بی عمل و مدعیان باطل )را مردم جاهل و گمراه پیروی می کنند. آیا ندیده اید که آنها به هر وادی سرگردان گشته اند؟ و آنها بسیار سخن می گویند و یکی از آنها را انجام نمی دهند؟(سورة شعراء–آیه 26و244 ). این قاعده باعث قانون مندی آثار هنرمندان، نویسندگان و متخصصین اسلامی می شود.اسلام تنها این قاعده را طبق آیه زیر اثبات می کند: "ای کسانی که ایمان آورده اید، کار نیکو انجام دهید، و زمانی که سرگرم کارهای خود هستید خداوند را بسیار یاد کنید"(سورة شعراء– آیه 227)
 آثار هنری مسلمانان با این قاعده (طبق آیه بالا) هماهنگ می شود و همیشه یاد خداوند در آثار هنری مانند سفال سازی، نساجی ،چرم یا آهن یا تزیینات روی دیوار مشاهده می شود. در آثار هنری مسلمانان از خداوند بسیار زیاد یاد شده است. هنرمندان مسلمان با مواد مختلف بسیاری کار کرده اند از سفال تا آهن و اشکال هندسی زیادی را مانند طرح های آرابسک، اشکال هندسی و هنر خوشنویسی خلق کرده اند. سومین عامل مهمی که باعث تحکیم ماهیت هنر اسلامی شد حکم مذهبی ای در دین اسلام است که با نقاشی تصاویر انسانی و حیوانی6 مخالفت می کند. علت وجود این قانون در اسلام برای این است که مردم به پرستش بتها و اشکال مصور برنگردند، عملی که در دین اسلام به شدت نهی شده است. در صدر اسلام، مجسمه ها و تصاویری مشاهده شدند که یاد‌آور بت پرستی مسلمانان در دوران جاهلیت بود. امروزه، اکثریت مسلمانان، به این قانون احترام می گذارند و دیدگاه آنها به انزجار از دنیای غربی که هنوز شیوه  افراطی "بت پرستی " در آن وجود دارد گسترش پیدا کرده است. پس از آن می توان دید که رواج مجدد پوشش اسلامی در بین ن تحصیل کرده مسلمان و دوری آنها از استفاده بیش از حد آرایش و خود آرایی به وجود آمد.
افزون براین، اسلام از مباحث ماوراء طبیعی مانند مباحث مربوط به تثلیث(پدر، پسر، روح القدوس)، ماهیت پاک حضرت عیسی، روح القدوس که در دین مسیحیت وجود دارد، مبراست. در نتیجه به طراحی مسجد مانند کلیساها با طرح صلیب ،سرداب ها و تصاویر و تمثال قدیسان وشهیدان و فرشتگان که قسمت برجسته ای از هنر اخلاقی در کلیساهای مسیحیت است، نیازی نیست.کشفیات به دست آمده در کاخ قصر عمره، که به دستور خلیفه امویان، ولید اول ساخته شده (705-715)تصویرگری های بزرگی از صحنه های شکار، تمرینات ژیمناستیک و تصاویر سمبلیک در صحرای اردن را نشان می دهد. مهمترین این تصاویر مربوط به توصیف دشمنان اسلام از جمله سزار(امپراطور بیزانس- روم شرقی)، رودریک(Roderick)، پادشاه ویسگوت در اسپانیا و خسرو (پادشاه ایران) می باشد.همچنین تصویری از نجاشی، پادشاه حبشه وجود دارد، کسی که به مسلمانان زمانی که در روزهای ابتدایی اسلام7 در مکه تحت تعقیب بودند پناه داد (کرس ول، 1958Creswell). در ارتباط با تصویرگری، نمونه های زیادی از تصاویر حیوانات نیز وجود دارد. تصاویری از شیرها و عقاب ها در تصویرگری مناظر شکار و ضیافت ها که بر روی مجسمه ها و تمثال های کنده کاری شده است. این نمادها توسط مبارزان اروپایی درزمان جنگ صلیبی به طور گسترده ای تقلید شد و گسترش پیدا رد. 
  

The male has attracted the attention of many Western scholars who have had a good record in the study and propagation of Islamic art. Despite this positive aspect, the study and promotion of Islamic art by western scholars led to the weakening of Islamic art when it repeatedly evaluated Islamic art with Western art standards and criteria. Western scholars, along with their study of and propaganda about the arts of the Islamic society, believe that Islam has limited the artistic creativity. According to western scholars, the Islamic religion is a deterrent to the limitations of artistic talents, and the inability and disability of this art can be judged from works of art in the form of outstanding natural landscapes and images and geometric shapes. Such discussions highlight the issue of the lack of understanding and understanding of Islam and its attitude towards art. Most scholars from the Orientalist schools charge allegations that Islam strengthens naive and rigorous life and prevents progress. Welfare and comfort. These false claims have been rejected through the Qur'an and hadiths of the Prophet. For example, the Qur'an promises a peaceful life to the believers: "Tell the Prophet, who forbids the graces of God created for his servants and forbids the use of solvent and purity?" (Surah al-A'raf - Verse 32) This message is also emphasized in another Quran:

"For those who believe, do not forbear them, do not forgive the good things that Allah has made lawful to you, and do not oppress one another, that Allah does not love the wrongdoers." (Sura Ma'edeh-verse 87)

Al-Boukhari narrates from Prophet Muhammad (peace be upon him): "God is beautiful and loves beauty." Perhaps this narrative is the most comprehensible message from the point of view of Islam towards art. Beauty, in Islam, is a manifestation of divine attributes. Ghazali (1058-1128 Al-Ghazali), the great scientist of Islam, defines beauty according to two main criteria which include the perfect fit and harmony, which are the inner and outer parts of objects, animals and humans. Among other determinants Concerned about the influence of Western scholars on Islamic art, it resembles Greek art, which places humanity at the heart of its artistic innovations. Therefore, human sculptures and sculptures are considered as masterpieces of art. According to this theory, man is the most beautiful and beautiful natural being that must be the beginning and end of all the efforts of artists. Works of art are successful works depicting the deep inside and the physical appearance of man. Perhaps the highest place for man in the Islamic arena is when man represents the divine essence, or when it is a divine image. In every respect, Islamic art has a completely different insight. In Islamic art, man is regarded as a divine being, which is the creation of an absolute power, in the name of Allah.

 

Islamic and Byzantine art

Byzantine art is essentially based on the integration of Christian themes with ancient Greek humanism and naturalism. Equality and naturalism are both signs and manifestations of bondage. Man and nature are portrayed as divine. The new figurative array does not go beyond the aesthetic philosophy, as it was customary in the Greek tradition, but also interprets concepts such as salvation and sacrifice in Christian beliefs. Western scholars often associate the origins and foundations of Islamic art with ancient Greek and Byzantines, from the time they work in various artistic fields, claiming that Muslims have only imitated or borrowed from the art of these two cultures, and The Islamic art is embellished with floral designs, coiled scrolls and calligraphy art. The source of inspiration for the art of Byzantium began at the beginning of the Muslim caliphate, when the Umayyad Caliph Abd al-Malik and Al-Walid I created Byzantine artists to decorate the Great Mosque of Damascus for the decoration of the ruins (691-92) They called on the Umayyads (705-714). The influence of Byzantine art can be found in the designs of the portraiture and icons of Al-Sakrah, especially in the art of mosaics of crowns and jewels of the mosque, therefore, Greber (Grabar 1973) Which manifestations of Byzantine power can be imitated. These decorations represent the sanctity, power and independence of Byzantine art. "In other words, the decoration of the almighty goblet testifies to the deliberate use of the interior decoration of this sacred place in the presentation of signs of Byzantine art that was dominated by the enemies of Islam," says Grabr. Gaber later acknowledges that the Arabs, before and after Islam, were accustomed to present their precious and valuable possessions, such as ornamental crowns, to the Kaaba's house and hang there 4.

 In addition to displaying the images of plants, according to Grabr, it seems that once again the Islamic artists, when they had no knowledge of literary descriptions of God, borrowed things in the description and illustration of God from the Byzantines, he claims that the Byzantine art is so great And the prominence that Islamic artists had to imitate. He confronts the question of why Muslims do not accept the figurative art, saying that Muslims were not in a position to compete with the superiority and preference of Byzantine art, and that they should surrender and not compete with them. He said :( "The Umayyads were hardly able to learn the complex arts of art that was specific to Byzantine art. In these difficult circumstances, the Muslims' attempt to win the Byzantine notion of non-Hungarian art was abandoned, and as we know, the Byzantine art technique Without taking the forms, they adopted it. ") Clearly



رضا مافی متولد ۵ آذر ۱۳۲۲ در مشهد، خوشنویس صاحب‌نام و از هنرمندان تأثیرگذار در هنر معاصر ایران است. برخی او را نخستین هنرمند خوشنویسی می‌دانند که بر بوم نقاشی، خط نوشته‌است و به خلق نقاشیخط در دوره معاصر پرداخته. این هنرمند در طول زندگی خود بیش از ۸۰۰ تابلو به یادگار گذاشت و آثار خود را در حدود ۵۰ نمایشگاه در داخل و خارج از کشور به نمایش گذاشت. رضا مافی ۴مهرماه ۱۳۶۱ چشم از جهان فرو بست.
Reza Mafi Born on December 5, 1322 in Mashhad, Khoshnavese Sahibnam and one of the most influential artists in contemporary Iranian art. Some find him the first calligraphic artist to write paintings on the canvas and write paintings in contemporary times. During his lifetime, the artist has devoted more than 800 paintings and exhibited his works in about 50 exhibitions both inside and outside the country. Reza Mafi died on October 4, 1981.

علی اکبر صادقی

علی اکبر صادقی متولد ۱۳۱۶ تهران، یکی از پرکارترین و موفق‌ترین نقاشان و هنرمندان ایرانی در زمینه‌های مختلف نقاشی همچون ساختن پوستر فیلم، گرافیک تبلیغاتی، طراحی بسته‌بندی و جلد کتاب و نقاشی متحرک کار کرده است.
شیوه کارعلی اکبر صادقی یک نوع سورئالیسم ایرانی است که بر پایه شیوه نقاشی قهوه‌خانه‌ای و سنتی بنا شده‌. او در نقاشی‌هایش از اساطیر و فرهنگ ایرانی بهره می‌گیرد. در بسیاری از کارهای اولیه صادقی حضور یک یا چندین سلحشور با پوشش‌های جنگاوران ایران باستان به چشم میخورد. برخی از این جنگاوران چهره خود صادقی را دارند.


برای بسیاری از ما جالب است بدانیم که انسان چرا و چگونه به هنر روی آورده است؟ طبق گفته‌ محققان، سفال اولین بوم دست ساز انسان بوده است و قبل از آن روی صخره‌ها و دیوارهای غارها نقاشی می‌‌کرده است. 
محققان، ‌ تاریخ هنر را به دوره‌های گوناگونی تقسیم می‌‌کنند که عمده‌ترین این تقسیمات متشکل از هنر قبل و هنر بعد از تاریخ است. 
پارینه سنگی یا دیرینه سنگی یا عصر حجر قدیم(پالئولتیک) 40000 تا 10000 ق. م که به دوره یخبندان و دوره شکارگری انسان هم معروف است سرآغاز تاریخ هنر بشر قبل از متمدن شدن او به شمار می‌‌رود. 
انسان دوره دیرینه سنگی به منظور تسخیر و سلطه یافتن روی جهان پیرامون خود توانست دنیای خویش را با تصویر بنمایاند و به صورت انتزاعی در آورد. در واقع اولین نقاشی‌ها و بروز هنر انسان بدوی نه به منظور خلق اثر هنری بلکه برای تسلط او بر اموری از زندگی خود بود که از آن ترس و واهمه داشت. 
در هنر دوره دیرینه سنگی دو گروه آثار به چشم می‌‌خورد، ‌هنر خاکی و هنر غاری. هنر خاکی شامل اشیای زینتی‌ کوچکی‌ است که با ابزار سازی سنگی‌ و استخوانی‌ آن روزگار مرتبط است. هنر غاری، ‌ ‌هنرکنده‌کاری و نقاشی‌ بر دیواره غارهاست. 
انسان شکارگر و هنرمند در اعماق غارها و در نقاطی دورتر از دهانه‌های آنها که برای ستش بر می‌گزید تصاویر جانورانی چون ماموت، ‌گاو کوهان دار، ‌گوزن شمالی، اسب، ‌گراز نر و گرگ را روی دیوارها نقاشی یا حکاکی می‌کرد و از این راه روح آن حیوان را به تسخیر خود در می‌‌آورد و اینگونه بود که با این روش و اطمینانی که از تسخیر روح جانور به خود می‌‌داد در صدد شکار آنها برمی‌‌آمد. 
علاوه بر نقوشی که عنوان شد، ‌ نقوش و علائم هندسی‌ نیز بر غارها نقش شده‌ است که گمان محققان بر استفاده‌ آنها در مراسم مذهبی است و معنی‌ دقیق آنها کشف نشده است. این آثار تقریباً به سه منطقه در اسپانیا و فرانسه محدود می‌شوند.
For many of us, it's interesting to know how human has turned and turned into art. According to researchers, the pottery was the first man-made canvas, and before that it was painted on the rocks and walls of the caves.
The researchers divide art history into a variety of periods, most of which are pre-arts and art after history.
Paleolithic Stone Age or Paleolithic Stone Age 40,000 to 10,000 AH. It is also known as the Ice Age and the Hunting Period. It is the beginning of the history of human art before it is civilized.
A man of ancient stone style, in order to conquer and dominate the world around him, was able to depict his world with an abstract image. In fact, the first drawings and the emergence of primitive art were not for the creation of the work of art, but for his dominance over the cause of his life, which was fear and fear.
In the art of the ancient stone age, there are two groups of works, craft art and cave art. The earthy art is associated with small ornamental objects associated with the rocky and bony instrumentation of that time. Cave art, artwork and painting on the walls of the caves.
The hunter and artist man in the depths of the caves and at the distances from the craters that he was building for his home, he painted or engraved images of animals such as mammoths, hawks, reindeer, horses, boars and wolves on the walls, It takes the animal to conquer it, and it was in this way and with confidence that it conquered the spirit of the beast sought to hunt them.
In addition to the above-mentioned drawings, geometric designs and symbols have also been implicated in the caves that researchers suspect of using at religious ceremonies and their exact meaning has not been discovered. These works are limited to almost three regions in Spain and France.


ساکنان بومی قاره آمریکا (آمریکای شمالی، مرکزی و جنوبی) مردمانی سرخ پوست بودند که از گذشته‌های دور از شرق قاره آسیا به این قاره مهاجرت کردند. آنها کم کم در مناطق مختلف آن قاره مستقر شدند و فرهنگ و تمدن ویژه ای را در آمریکای مرکزی (مکزیک، جزایر کارائیب، پرو و …) به وجود آوردند. اقوام بدوی آمریکا همانند جوامع آسیا مراحل تکامل تمدن و هنر قاره آمریکا را از دوره پارینه سنگی تا دوره شهرنشینی سپری کردند.

اما در سده پانزدهم میلادی با هجوم سپاهیان اسپانیایی که سلاح گرم داشتند، جریان طبیعی رشد فرهنگ و تمدن آنها از حرکت بازماند. سپس فرهنگ اروپایی بر بومیان تحمیل و سبب نابودی فرهنگ‌های اقوام بومی قارهٔ آمریکا شد. در طول یک صد سال اخیر، به دلیل مطالعات و کاوش‌های باستان شناسی آثار ارزشمندی از سفالگری، تندیس سازی و معماری و دیگر هنرهای آنها آشکار شد و روز به روز بر اهمیت هنر آنها افزوده‌می‌شود.

بخشی از شهر بزرگ تئوتیوآکان

بخشی از شهر بزرگ تئوتیوآکان

اینک به شکل خلاصه چند تمدن مهم پیشاکلمبی امریکا که از حدود ۱۲۰۰ پیش از میلاد تا سدهٔ ۱۶ میلادی در این قاره به شکوفایی رسیده و از آنها بناهای شهری، معابد هرمی شکل، پیکره‌ها و حجاری‌های وابسته به معابد باقی مانده است، معرفی‌می‌شوند:

۱. اولمک‌ها

تصویر انسان اولمک

تصویر انسان اولمک

اولمک‌ها (Olmec) در جنوب شرق مکزیک زندگی‌می‌کردند و نخستین اقوامی بودند که در حدود ۱۲۰۰ پیش از میلاد وارد تمدن شهری شدند. آنها از پایه گذاران تمدن‌های آمریکای مرکزی محسوب‌می‌شوند. اولمک‌ها در ساخت بناهای مذهبی و پیکره‌های بزرگ یادمانی به ویژه سردیس‌ها توانا بودند. از آثار مکشوف چنین استنباط‌می‌شود که اولمک‌ها در دانش نجوم بسیار پیشرفته و تقویم‌های دقیقی داشته اند.

۲. مایاها

مایاها در شرق آمریکای مرکزی‌می‌زیستند و در حدود ۱۰۰ پیش از میلاد وارد مرحله شهرنشینی شدند و کم کم به اوج زندگی شهرنشینی خود رسیدند. آنها در ساخت بناهای شگفت انگیز، یادمان‌های سنگی، سفالگری، فکاری و نساجی توانا بودند. آنان در همه جا بر دیواره بناها نقش برجسته‌های نمادین‌می‌ساختند. خصوصیات بارز این نقش برجسته‌ها انبوهی و فشردگی صورت‌های شبه انسان و حیوان و شکل مکعب گونه آنها است. معمولاً پیکره‌ها با لباس مذهبی یا آئینی در میان علایم یا حروف رمزی نمایش داده‌می‌شوند.

خدای خورشید مایاها

خدای خورشید مایاها


فرش

قالی پازیریک

قدیمی‌ترین فرش دنیا نمونه ای است از یک قالی ایرانی که قالیچه‌ای است با نقوش اصیل هخامنشی که در گور یخ‌زدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی در درهٔ پازیریک در ۸۰ کیلومتری مغولستان بیرونی پیدا شده و قالی پازیریک نامیده می‌شود. پژوهشگران این قالی را از دست‌بافت‌های پارت‌ها یا مادها می‌دانند. قالی ایرانی از دیرباز معروف و مورد استفاده بوده. گزنفون تاریخ‌نگار یونانی در کتاب سیرت کوروش می‌نویسد: ایرانیان برای این‌که بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود می‌گسترند.

نگارگری ایرانی

خاوران نامه مربوط به مکتب شیراز سدهٔ ۹ (تیموری) - سرهای شعله‌گون مشخصهٔ اصلی نگاره‌های این کتاب است

نگارگری ایرانی که مینیاتور نیز خوانده می‌شود شامل آثاری از دوره‌های مختلف تاریخ ایران است که بیشتر به صورت مصورسازی کتب ادبی (ورقه و گلشاه، کلیله و دمنه، سمک عیار، و…)، علمی و فنی (التریاق، الادویه المفرده، الاغانی، و…)، تاریخی (جامع التواریخ، و…)، و همچنین، برخی کتب مذهبی، همچون، خاوران نامه می‌باشد.

سفال و سرامیک

کوزه سفالی متعلق به هزاره چهارم قبل از میلاد در موزه ملی ایران

سفالگری یا کوزه‌گری ایرانی سابقه طولانی در تاریخ ایران دارد. سفالگری یکی از اولین و مهم‌ترین اختراع‌های ساخته شده توسط انسان است. برای مورخان و باستان شناسان از مهم‌ترین مظاهر هنری است. باستان شناسان از راه سفالگری با شرایط اجتماعی و اقتصادی یک دوره یا یک منطقه آشنا می‌شوند. با مطالعه سفال‌ها در مورد زندگی، دین مردم و تاریخ، روابط اجتماعی و نگرش جامعه را نسبت به همسایگان تفسیر می‌کنند.

ساخت سفال در ایران دارای سابقه طولانی و درخشان است. با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص کشور ایران، که در محل تقاطع تمدن‌های باستانی و در مسیرهای کاروان‌های مهم واقع است، تقریباً در هر بخشی از ایران، در زمان‌های مختلف درگیر ساخت سفال بوده‌اند. با این حال، حفاری‌های اخیر و تحقیقات باستان‌شناسی نشان داد که چهار منطقه عمده در تولید سفال در فلات ایران وجود دارد که بخش نخست شامل غرب کوه‌های زاگرس و نواحی لرستان است، بخش دوم شامل نواحی جنوب دریای خزر که استان‌های گیلان و مازندران را در بر می‌گیرد. این دو منطقه نخستین نواحی در فلات ایران بوده‌اند که سفالگری را آغاز نموده‌اند. بخش سوم شامل شمال غرب کشور و نواحی آذربایجان را شامل می‌شود، بخش چهارم در جنوب شرقی است که استان‌های کرمان و سیستان و بلوچستان را شامل می‌شود. افزون بر این ۴ منطقه، تپه‌های باستانی حاشیه نواحی کویری ایران را نیز می‌توان به مناطق ساخت سفال در ایران اضافه کرد. قدمت ساخت سفال در ایران به هزاره هشتم پیش از میلاد بر می‌گردد.

موسیقی

نگاره‌ای از زنی کمانچه‌نواز بر روی کاخ هشت‌بهشت اصفهان، از سال ۱۶۶۹ م.

موسیقی سنتی ایرانی شامل دستگاه‌ها، نغمه‌ها، و آوازها، از هزاران سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دل‌نشین‌تر، ساده‌تر و قابل‌فهم تر بوده‌است امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل‌گیری این موسیقی داشته‌اند، از موسیقی‌دان‌ها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان می‌توان به باربد» و نکیسا» اشاره کرد.

رقص

گونه‌های متفاوتی از رقص در میان ایرانیان مرسوم است، از جمله آنها می‌توان به رقص‌های آیینی، رقص‌های محلی و رقص‌های سنتی اشاره کرد.

ادبیات

ادبیات پارسی به ادبیاتی گفته می‌شود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتاب‌های قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفته‌اند.

آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفته‌است. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، مولوی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهره‌های شناخته شده ادبیات معاصر فارسی در جهان می‌توان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.

طراحی محیط

معماری

معماری ایران دارای ویژگی‌هایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزش‌هایی ویژه برخوردار است. ویژگی‌هایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، انواع سازه، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند و بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است. سابقه معماری ایران به حدود هزاره هفتم قبل از میلاد می‌رسد. معماری ایرانی همچنین ویژگی‌هایی منحصر به فرد در بعضی زمینه‌ها دارد که باعث معرفی دستاوردهایی جدید به دنیای معماری شد. از جمله:
فضا سازی‌های خاص مانند ایوان، گنبدخانه، حیاط ایرانی و
سازه‌های پیشرفته مانند انواع قوس‌های دو و سه مرکزی، انواع گنبد، انواع گوشه‌سازی و …
کاربری‌هایی ویژه مانند باغ
مفاهیم ویژه با تعاریفی متفاوت مانند تزیینات هندسی، درون‌گرایی، برون‌گرایی، الگوواره‌های طراحی و …

معماری هخامنشیان به دست آوردهای ایرانیان هخامنشی در ساخت شهرهای دیدنی و جذاب (تخت جمشید، شوش، هگمتانه)، معابد برای عبادت و گردهمایی‌های اجتماعی (مانند معابد زرتشتی) و آرامگاه پادشاهان گذشته (مانند آرامگاه کورش بزرگ) اشاره دارد. از ویژگی‌های بنیادین این معماری می‌توان به ترکیب خود با عناصر مادها، آشوری، یونانی و آسیایی اشاره کرد. میراث معماری هخامنشی با گسترش امپراتوری در حدود ۵۵۰ پیش از میلاد، شروع شد. با ظهور دومین امپراتوری ایرانی یعنی امپراتوری ساسانی (۲۲۴–۶۲۴ میلادی) سنت‌های هخامنشی با ساخت معابد مخصوص آتش و قصرهای عظیم دوباره زنده شد.

باغ ایرانی

باغ ایرانی به ساختار و طراحی منحصر به فرد آن اشاره دارد. باغ ایرانی پاسارگاد را ریشهٔ معماری این باغ‌ها دانسته‌اند. کوروش بزرگ شخصاً دستور داده بود که باغ پاسارگاد چگونه ایجاد شود و درخت‌ها نیز به چه شکل کاشته شوند و در واقع هندسی‌سازی باغ و شکل و شمایل آن از دیدگاه که کوروش به باغ ایرانی گرفته شده‌است. در دورهٔ ساسانیان نیز باغ‌ها در جلوی کاخ‌ها و معابد شکل گرفتند و این موضوع در دورهٔ اسلامی نیز ادامه یافت.

[۲] این باغ‌ها عنوان یک ساختار کامل، بیانگر رابطهٔ تنگاتنگ میان بستر فرهنگی و طبیعی است و نشانه‌ای از سازگار نمودن و همسو کردن نیازهای انسان و طبیعت است. در گذشته باغ ایرانی بروز توان نهفتهٔ محیط و ادراک پیچیدگی‌های آن بود. خالق باغ با اتکا به دانش تجربی خود فضایی را ایجاد می‌کرد که باعث بقاء و پویایی بستر طبیعی می‌شد.

[۳] در سال ۱۳۹۰ (۲۰۱۱ میلادی) در ۳۵امین نشست یونسکو روی هم رفته ۹ باغ ایرانی به عنوان میراث جهانی یونسکو پذیرفته شدند. این باغ‌ها دربرگیرندهٔ باغ‌های ایرانی پاسارگاد، ارم، چهلستون، فین، عباس‌آباد، شازده، دولت‌آباد، پهلوان‌پور، اکبریه می‌باشد.

[۴]

خوش‌نویسی

قطعه خط شکسته‌نستعلیق اثر سید علی‌اکبر گلستانه، ۱۳۱۶ هـ. ق، متن قطعه بیتی از سعدی شیرازی است که می‌فرماید: ای که نصیحتم کنی کز پی نیکوان مرو / عشق حقیقت است اگر حمل مجاز می‌کنی. در این اثر خوشنویس، کلمهٔ اگر» راحذف کرده‌است.

خوشنویسی ایرانی بخشی از خوشنویسی اسلامی است که در ایران و سرزمین‌های وابسته یا تحت نفوذ او همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان و شبه قاره هند به تدریج حول محور فرهنگ ایرانی شکل گرفت؛ و نه تنها از مفاخر هنر ایرانی بلکه از مفاخر هنر اسلامی و حتی هنر جهان به‌شمار می‌رود.

سینما

نخستین دوربین فیلم‌برداری در زمان مظفرالدین‌شاه به ایران آمد. نخستین فیلم صدادار فارسی، فیلم دختر لر بود که در سال ۱۳۱۷ خورشیدی توسط عبدالحسین سپنتا ساخته شد. ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ هجری خورشیدی توسط مظفرالدین شاه سر آغازی برای سینمای ایران به حساب می‌آید، هر چند ساخت اولین سالن سینمای عمومی تا سال ۱۲۹۱ اتفاق نیفتاد. تا سال ۱۳۰۸ هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و اندک سینماهای تأسیس شده به نمایش فیلم‌های غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند می‌پرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام آبی و رابی» در سال ۱۳۰۸ توسط اوانس اوگانیانس، با فیلمبرداری خان بابا معتضدی ساخته شد.

صنایع دستی

زری‌بافی

در فرهنگ دکتر معین آمده‌است: زری یعنی پارچهٔ ساخته شده از زر (طلا). پارچه‌ای که پودهای آن از طلا است. زری یا زربفت پارچه‌ای ظریف و بسیار گران بهاست که چله یا تار آن از ابریشم خالص است و پودهای آن ابریشم رنگی و یکی از پودها، نخ گلابتون است که می‌تواند زرین یا سیمین باشد. زری نفیس‌ترین و افسانه‌ای‌ترین منسوج ایرانی که در روزگار رونق و رواج خود شهرتی عالمگیر داشته و هم‌اکنون نمونه‌هایی از آن زینت‌بخش موزه‌ها و سایر مراکز هنری ایران و دیگر کشورهای جهان است و دارای سابقه‌ای طولانی از لحاظ بافت و تولید می‌باشد. بافت پارچه‌هایی که در متن و نقوش آن‌ها، نخ‌های گلابتون به کار گرفته شده بنا به روایات تاریخی به هفت هزار سال پیش می‌رسد.

Carpet

  

Pazirik Rugs

Main article: Iranian carpet

The oldest carpet in the world is an example of an Iranian carpet that is a masonry with the noble Achaemenid motifs found in the frozen grave of one of the Scythian rulers in the Pazirik valley, 80 km outside of Mongolia, and is called Pazirik carpet. The researchers find this carpet from handcrafts of Parthians or Medes. Persian carpets have long been known and used. Xenophon, a Greek historian, writes in Syrt Cyrus' book: Iranians are spreading their rug under their bed, because they are soft.


Iranian painting

  

Khavaran A letter to the Shiraz School of the 9th Century (The Timurid) - Flaming heads are the main features of the images of this book.

Main article: Iranian Painting

Iranian painting, also called miniature, includes works from different periods of Iranian history, mostly illustrated by literary works (Lidgh and Golshah, Calleh and Damnah, Samak-e-Shar, .), scientific and technical (Al-Tariq, Al-Dawiya al-Mfreda, Alaghani, and .), historical (Juma al-Tawariqh, .), as well as some religious books, such as Khavaran.


pottery and ceramics

  

Zebrafti

  

Pottery belonging to the fourth millennium BC at the National Museum of Iran

Main article: Iranian pottery

Pottery or pottery has a long history in Iran. Pottery is one of the first and most important inventions made by humans. For historians and archaeologists, it is one of the most important manifestations of art. Archaeologists get acquainted with the course of a course or a region through the pottery with the social and economic conditions. By studying pottery on life, people's religion and history, they interpret social relations and attitudes of society towards neighbors.


The construction of pottery in Iran has a long and brilliant history. Due to the particular geographic location of Iran, which is located at the intersection of ancient civilizations and on important convoy paths, in almost every part of Iran, they have been involved in the making of pottery at different times. However, recent excavations and archaeological research showed that there are four main areas in the production of pottery on the Iranian plateau, the first part comprising the west of the Zagros Mountains and Lorestan, the second part includes the southern parts of the Caspian Sea, which cover the provinces of Gilan and Mazandaran. Takes. These two regions were the first areas on the Iranian plateau that began to make pottery. The third part includes the north-west of the country and the Azerbaijani regions, the fourth part in the southeast, which includes the provinces of Kerman and Sistan and Baluchestan. In addition to these 4 areas, the ancient hills of the margin of the desert areas of Iran can also be added to the areas of building pottery in Iran. The history of making pottery in Iran dates back to the eighth millennium BC.


Music

  

Photographs of the Kamanchenavaz woman on the Isfahan's Eight Maidan Palace, since 1669.

Original text: Traditional Iranian music

Traditional Iranian music, including instruments, songs, and songs, from the thousands of years BC to the present day, has spread across the Iranian people, and what is more enjoyable, easier, and more intelligent is available today, a large part of Central Asia , Afghanistan, Pakistan, Azerbaijan, Armenia, Turkey, and Greece, and each has its own influence on the formation of this music, from musicians or, in other words, musicians in ancient Persia can be "Barbad" and "Nikisa" Cited.


Dance

Different types of dance are common among Iranian people, including ritual dances, local dances and traditional dances.


the literature

  

Ferdowsi's Shahnameh

Main article: History of Persian literature

Persian literature is said to be written in Persian. Persian literature has a history of one hundred and thirty years. Persian poetry and Persian prose are two main types in Persian literature. Some old books also have literary value in non-traditional topics such as history, churches, and sciences, and over time, they are among the classics of Persian literature.


The prominence of some Iranian poets and writers has exceeded the boundaries of Iran. Poets and writers such as Ferdowsi, Saadi, Hafez Shirazi, Rumi, Omar Khayyam and Military have a worldwide reputation. Among the well-known figures of contemporary Persian literature in the world, one can refer to Sadegh Hedayat in the story and Ahmad Shamloo in poetry.


Environment design

Architecture

  

Persepolis

Main article: Iranian architecture

Affiliate (s): Achaemenid Architecture

The architecture of Iran has the features that are particularly valuable in comparison with the architecture of other countries of the world. Features such as proper design, precise calculations, types of structures, proper cover layout, technical and scientific issues in the building, elevated verandahs, long columns and finally various decorations, each of which is as simple as representing the magnificence of Iranian architecture. Iran's architectural history dates back to the seventh millennium BC. Iranian architecture also has unique features in some areas that have brought new achievements to the world of architecture. Including:

Spacious buildings such as Avon, Gonbadkan, Iranian courtyard and .

Advanced structures such as two or three center arches, dome types, corners and more .

Special uses like garden

Special concepts with different definitions such as geometric decorations, introversion, extraversion, design patterns and .


The Achaemenid architecture refers to the achievements of the Achaemenid Persians in the construction of spectacular cities (Persepolis, Susa, Hegmataneh), temples for worship and social gatherings (such as Zoroastrian temples), and the tombs of past kings (like the tomb of Cyrus the Great). The basic features of this architecture are the combination of elements of the Medes, Assyrians, Greeks and Asians. The heritage of Achaemenid architecture with the expansion of the empire around550 BC began. With the advent of the second Iranian empire, the Sassanid Empire (224-624 AD), the Achaemenid traditions were revived by the construction of special temples for fire and huge palaces.


Iranian Garden

  

Eram Garden in Shiraz

Main article: Iranian Garden

The Iranian Garden refers to its unique structure and design. The Persian Garden Pasargad is considered the root of the architecture of these gardens. The great Cyrus himself personally ordered how to create the Pasargadae garden and how the trees were planted, and in fact the landing of the garden, its shape and its meaning from the viewpoint that Cyrus was taken to the Iranian garden. In the Sassanid period, gardens were formed in front of palaces and temples, and this was continued in the Islamic era. [2] These gardens as a complete structure represent a close relationship between the cultural and natural context and a sign of adaptation and alignment of needs Man and nature. In the past, the Iranian garden was the perceived power of the environment and its complexity. The creator of the garden, based on its experimental knowledge, created a space that created the natural habitat to survive. [3] In 2011, at the 35th session of UNESCO, 9 Iranian gardens were accepted as UNESCO World Heritage sites. These gardens include Persian gardens of Pasargadae, Eram, Chehelsotun, Fein, Abbasabad, Shazdeh, Dolatabad, Pahlavanpur, Akbarieh. [4]


Calligraphy

  

Segment of the Shaped Line by Seyyed Ali Akbar Golestaneh, 1316 AD. AH, the text of a piece of a piece from Sa'di Shirazi who says: "What you give me advice on is good, love is the truth if you allow it." In the work of the calligraphy, the word "if" has been deleted.

Main article: Iranian calligraphy

Iranian calligraphy is part of the Islamic calligraphy that has gradually reigned in Iranian culture, in Iran and its affiliated territories or under its influence, such as the countries of Central Asia, Afghanistan, and the subcontinent of India, and not only from the Iranian art lovers but also from Islamic art lovers and even Art of the world.


the cinema

  

Cinema Persia Shiraz

Main article: Iranian cinema

The first video camera came to Iran at the time of Mozaffar al-Din Shah. The first vowel of Farsi, the film was the daughter of Ler, made in 1317 solar by Abdul Hussein Spanta. The arrival of the first cinematographic apparatus in Iran in 1279 AH by Mozafar al-Din Shah is considered to be the beginning of Iran's cinema, although the construction of the first public cinema hall did not take place until 1291. By the year 1308, no Iranian films were created, and a few cinemas were established to show Western films that were in some cases Persian subtitles. The first Iranian feature film called "Blue and Robbie" was created in 1308 by Evans Oganian, filmed by Khan Baba Motaedidi.


Handicrafts

Zaribafi

In the culture of Dr. Moin, Zari is a fabric made of gold. A purse that is made of gold. Zari or Zarbrof is a delicate and very expensive cloth that is made of pure silk, and its tufts are colored silk and one of the tufts, a scarf that can be golden or cumin. The most famous and unbelievable Iranian drama that has been famous for its prosperity and nowadays is a collection of museums and other artistic centers in Iran and other countries of the world and has a long history in terms of texture and production. The texture of fabrics used in the text and their designs, scissors, according to historical narratives, reaches seven thousand years ago.


ایران به دنیا یک هنر مخصوص را عرضه کرده است که در نوع خودش بی مانند است. (Basil Gray )
تاریخ هنر نقاشی در ایران به زمان غارنشینی برمیگردد. در غارهای استان لرستان تصاویر نقاشی شده از حیوانات و تصاویر کشف شده است. نقاشیها بوسیله (W.Semner) بر روی دیواره های ساختمانها در ملایر و فارس که به 5000 سال پیش تعلق دارند کشف شده است.
نقاشی های کشف شده در مناطق تپه سیالک و لرستان بر روی ظروف سفالی، ثابت می کند که هنرمندان این مناطق با هنر نقاشی آشنایی داشته اند.

img/daneshnameh_up/e/e3/Iranian_painting01.jpg



همچنین نقاشیهایی از دوران اشکانیان، نقاشی های معدودی بر روی دیوار، که بیشتر آنها از قسمتهای شمالی رودخانه فرات بدست آمده، کشف شده است. یکی از این نقاشیها منظره یک شکار را نشان میدهد. وضعیت سوارها و حیوانات و سبک بکار رفته در این نقاشی ما را بیاد منیاتورهای ایرانی می اندازد.
در نقاشیهای دوران هخامنشی، نقاشی از روی چهره بر سایر نقاشی های دیگر تقدم داشت. تناسب و زیبایی رنگها از این دوران، بسیار جالب توجه است. نقاشی ها بدون سایه و با همدیگر هماهنگی دارند. در بعضی از موارد، سطوح سیاه پر رنگ را محدود کرده اند.
مانی، (پیامبر و نقاش ایرانی)، که در قرن سوم زندگی میکرد، یک نقاش با تجربه و ماهر بود. نقاشی های او یکی از معجزاتش بود.
نقاشی (Torfan) که در صحرای گال استان ترکستان در چین بدست آمد، مربوط است



بسال 840 تا 860 بعد از میلاد.
این نقاشی های دیوارنما مناظر و تصاویر ایرانی را نمایش میدهند. همچنین تصاویر شاخه های درختی در این نقاشی ها وجود دارند. باستانی ترین نقاشی های دوران اسلامی، که بسیار کمیاب است، در نیمه نخست قرن سیزدهم به وجود آمده بودند. مینیاتورهای ایرانی (طرح های خوب و کوچک) بعد از سقوط بغداد در سال 1285 میلادی بوجود آمدند. از آغاز قرن چهاردهم کتابهای خطی بوسیله نقاشی از صحنه های جنگ و شکار تزئین شدند.






چین از قرن هفتم به بعد به عنوان یک مرکز هنری، مهمترین انگیزه برای هنر نقاشی در ایران بود. از آن به بعد یک رابطه بین نقاشان بودائی چینی و نقاشان ایرانی بوجودامده است.

               img/daneshnameh_up/a/a6/Iranian_painting02.jpg        


از لحاظ تاریخی، مهمترین تکامل در هنر ایرانی، تقبل طرحهای چینی بوده است که با رنگ آمیزی که ادراک ویژه هنرمندان ایرانی است مخلوط شده بود. زیبایی و مهارت خارق العاده نقاشان ایرانی واقعاً خارج از توصیف است. در قرن اول اسلامی، هنرمندان ایرانی زینت دادن به کتابها را شروع کردند.
کتابها با سرآغاز و حاشیه های زیبا رنگ آمیزی و تزئین شده بود. این طرحها و روشها از یک نسل به نسل دیگر با همان روش و اصلوب منتقل می شد، که معروف است به "هنر روشن سازی". هنر روشن سازی و زیبا کردن کتابها در زمان سلجوقیان و مغول و تیموریان پیشرفت زیادی کرد. شهرت نقاشی های دوران اسلامی شهرت خود را از مدرسه بغداد داشت.

مینیاتورهای مدرسه بغداد، کلاً سبک و روشهای نقاشی های معمولی پیش از دوره اسلامی را گم کرده است. این نقاشی های اولیه و بدعت کارانه فشار هنری لازم را ندارند. مینیاتورهای مدرسه بغداد اصلاً متناسب نیستند. تصاویر نژاد سامی را نشان میدهد؛ و رنگ روشن استفاده شده در آن نقاشی را. هنرمندان مدرسه بغداد پس از سالها رکود مشتاق بودند که آیین تازه ای را بوجود آورده و ابتکار کنند. نگاه های مخصوص این مدرسه، در طرح حیوانات و با تصاویر شرح دادن داستانها است.
اگر چه مدرسه بغداد، هنر پیش از دوره اسلامی را تا حدی در نظر گرفته بود، که بسیار سطحی و بدوی بود، در همان دوره هنر مینیاتور ایرانی در تمام قلمرو اسلامی از آسیای دور تا آفریقا و اروپا پخش شده بود.





img/daneshnameh_up/2/2a/Iranian_painting04.jpg        img/daneshnameh_up/9/9b/Iranian_painting03.jpg


از میان کتابهای مصور به سبک بغداد میتوان به کتاب "کلیله و دمنه" اشاره کرد. تصاویر نامتناسب و بزرگتر از حد معمول رنگ شده است؛ و فقط رنگهای معدودی در این نقاشیها بکار رفته است.
بیشتر کتابهای خطی قرن سیزدهم، افسانه ها و داستانها، با تصاویری از حیوانات و سبزیجات تزئین شده است. یکی از قدیمی ترین کتابهای کوچک طراحی شده ایرانی بنام "مناف الحیوان" در سال 1299 میلادی بوجود آمده است. این کتاب مشخصات حیوانات را شرح میدهد. در این کتاب تاریخ طبیعی با افسانه در هم آمیخته شده است.
موضوعات این کتاب که تصاویر بسیاری دارد، برای آشنایی با هنر نقاشی ایرانی بسیار مهم است. رنگها روشن تر و از روش مدرسه بغداد که روشی قدیمی بود جلوتر است.
پس از هجوم مغولان، یک مدرسه جدید در ایران به نظر میرسید. این مدرسه تحت تأثیر از هنر چینی و سبک مغول بود. این نقاشی ها همه خشک و بی حرکت و خالص و یکسان، مانند سبک چینی است.


بعد از حمله مغول به ایران، آنها تحت تأثیر از هنر ایرانی، نقاشان و هنرمندان را تشویق کردند. در میان نقاشی های هنرمندان ایرانی میتوان سبک مغول هم مشاهده کرد، لطافت ها، ترکیبات آرایشی، و خطوط کوتاه خوب که میتوان آنها را بشمار آورد. نقاشی های ایرانی بصورت خطی و نه ابعادی می باشد. هنرمندان در این زمینه از خود یک خلاقیت و اصالت نشان داده اند.
هنرمندان مغول دادگاه سلطنتی نه فقط به تکنیک بلکه به موضوعات ایرانی هم احترام گذاشتند. یک بخش از کارشان شرح دادن به آثار ادبی ایران مانند شاهنامه فردوسی بود. میان موضوعات مختلف بیشترین علاقه آنها به تصویریسم (کتابهای با تصاویر زیاد) بود.
بر خلاف مدارس مغول و بغداد بیشترین کارها از مدرسه هرات بجا مانده است. مؤسس این سبک نقاشی مدرسه هرات بود؛ که از نیاکان تیموریان بودند و این مدرسه را بخاطر محل تأسیس آن مدرسه هراتی نامیدند.

متخصاص هنر نقاشی بر این باورند، که نقاشی در ایران در دوران تیموری به اوج خود رسیده بود. در طول این دوره استادان برجسته ای، همچون کمال الدین بهزاد، یک متد جدید را به نقاشی ایران عرضه کرد. در این دوره (تیموریان) که از سال 1370 تا 1405 میلادی به طول انجامید؛ هنر نقاشی و کوچک سازی به بالاترین درجه کمال رسیده و بسیاری از نقاشان مشهور عمرشان را بر سر اینکار گذاشته اند.
دو کتاب با ارزش از زمان بایسغر باقی مانده است؛ یکی کتاب "کلیله و دمنه" و دیگری کتاب "شاهنامه". هنر کوچک ایرانی در کتاب شاهنامه که در سال 1444 میلادی در شیراز رنگ آمیزی شده است، بخوبی مشخص است.
یکی از این طرح ها نشان دادن یک منظره زیبا از یک دادگاه ایرانی است که به سبک چینی رنگ آمیزی شده است. کاشی های سفید و آبی ایرانی همراه با فرشهای زیبای ایرانی بصورت هندسی نقش شده است. در یکی از کتابهای دستنویس "خمسه نظامی گنجوی"، سیزده مینیاتور زیبا بوسیله "میرک" کشیده شده است.

img/daneshnameh_up/b/bf/Iraninan_painting05.jpg        img/daneshnameh_up/3/37/Iraninan_painting06.jpg


ساختگی بودن، حساسیت، و هنر نقاشی های بغداد از طرحهای کشیده شده در کتاب "خمسه نظامی" کاملا مشهود است. این قطعه با ارزش و فوق العاده هم اکنون در موزه بریتانیا قرار دارد. در این قسمت از معماران و مهندسان مشغول ساختمان سازی هستند. این نقاشی در سال 1494 میلادی در هرات نقاشی شده است.
بهزاد، بهترین استاد سبک مدرسه هراتی، این هنر را بسیار بسط داد. او سبک را اختراع کرد که قبل از او هرگز استفاده نشده بود.
یکی از برجسته ترین کارها کتاب شاهنامه فردوسی است که در کتابخانه گلستان ایران قرار دارد. این شاهنامه در زمان سلطان بایسغر که یکی از شاهزادگان تیموری بود؛ به سبک مدرسه هراتی نقاشی شده است.
نقاشی های این کتاب از نگاه رنگ آمیزی و تناسب ترکیب دهنده تصاویر، در بالاترین حد زیبایی و استحکام قرار دارد.

img/daneshnameh_up/d/d5/Iraninan_painting07.jpg


در دوران صفویه مرکزیت هنر به شهر تبریز آمد. و برخی از هنرمندان هم در شهر قزوین ماندگار شدند. اما اصل سبک نقاشی صفویه در شهر اصفهان بوجود آمد.
مینیاتورهای ایرانی، در دوره صفویه در شهر اصفهان، از سبک چینی جدا شده و قدم در راهی جدید نهاد. این نقاشان بعدها به سبک طبیعی متمایل شدند. رضا عباسی مؤسس سبک "مدرسه نقاشی صفوی" بود. در نقاشی های دوران صفوی دگرگونی بسیار عالی در نقاشی ایرانی رخ داد.
طرحهای این دوره یکی از بهترین و زیبا ترین و با سلیقه ترین طرحهای نقاشان ایرانی است که نشان دهنده ذوق نقاشان ایرانی است. مینیاتورهای خلق شده در این دوره(مدرسه صفوی)، هیچکدام منحصراً با هدف مزین کردن کتابها کشیده نشده اند. سبک صفوی بسیار بهتر و ملایم تر از سبک مدرسه تیموریان (هراتی) و مخصوصاً سبک مغولی است.

img/daneshnameh_up/4/42/Iranian_painting08.jpg


در نقاشی نقاشان دوران صفوی آشکار شدن تخصص آنها در این رشته بوضوح مشخص است. بهترین معرف از این دوره نقاشی های هستند که در عمارت چهل ستون و عالی قاپو کشیده شده است.
در نقاشی های صفوی، موضوع اصلی شکوه و زیبایی این دوره است. موضوعات نقاشی ها بیشتر حول محور بارگاه سلاطین، اشراف زادگان، کاخ های زیبا، مناظر زیبا و صحنه هایی از جنگ ها است.
در این نقاشی ها انسانها با لباسهای پرخرج نخ کشی، صورتهایی زیبا و مجسمه های ظریف رنگین به طور پر هیجان روشن به تصویر کشیده شده است. هنر نقاشی در طول دوران صفوی هم زیاد و هم دارای کیفیت بهتر شد. در این نقاشی ها آزادی بیشتر و مهارت و دقت بیشتر مشهود است.
هنرمندان بیشتر به اصول کلی پرداخته و از جزئیات غیر ضروری اجتناب، که در شیوه هراتی و تبریزی بکار رفته بود، خودداری کردند. صافی خطوط، بیان زود احساسات و متراکم شدن موضوعات از مشخصات سبک نقاشی صفوی است. از آنجاییکه در اواخر دوران صفوی، از لحاظ جنبه فکری اختلافات جزئی در رنگ آمیزی بوجود آورد، میتوان به ظهور سبک اروپایی در این نقاشی ها پی برد.
نقاشی های دوران قاجاریه (قرن شانزدهم میلادی) یک ترکیبی از سبک هنرهای اروپایی کلاسیک و سبک و تکنیک مینیاتورهای دوران صوفی است. در این دوران "محمد غفاری (کمال الملک)" سبک کلاسیک اروپایی را در ایران رواج داد. در این دوران سبکی از نقاشی بوجود آمد که بنام "قهوه خانه" شناخته شد. این نوع نقاشی یک پدیده جدید در تاریخ هنر ایرانی است. سبک "قهوه خانه" عامه پسند و مذهبی است. موضوعات این سبک بیشتر تصاویر پیامبران و امامان، شعائر مذهبی، جنگها و نام آوران ملی بودند. "قهوه خانه ها" رفته رفته جای خود را در بین مردم معمولی باز نمودند. در این مکان داستان سرایان و نقالان داستانهای حماسی و مذهبی را برای مردم بازگو میکردند. هنرمندان همان داستانها را بر روی دیوارهای این "قهوه خانه ها" نقاشی کرده بودند. قبلا در گذشته که پادشاهان و اشراف زادگان نقاشان را پشتیبانی میکردند؛ اما اینبار هنرمندان به درخواست مردم عادی آن مناظر را بر روی دیوارها میکشیدند و به این کار علاقه مند بودند.
در بیشتر این قهوه خانه ها این مناظر که بیشتر به درخواست عمومی بود رنگ آمیزی شده بود. زیباترین مثالها در موزه اصلی تهران و همینطور در بعضی از موزه های خصوصی داخل و خارج از کشور نگهداری میشود. نقاشی های ایرانی، یک نوع ملاحت را که بی شباهت به هر چیز دیگر است به تماشاگر عرضه میکند. آنها یک ارتباط بیکران با داستانهای حماسی نگه داشته اند. نقاشی ایرانی، بعنوان یکی از بزرگترین سبکهای نقاشی در آسیا مطرح است. آسمان های روشن (آبی)، زیبایی شگفت انگیز شکوفه ها و در میان آنها انسانهایی که دوست میدارند و انسانهایی که تنفر دارند، خوشگذران و افسرده، به موضوعات مختلف نقاشان ایرانی شکل میدهند.




img/daneshnameh_up/2/28/Iranian_painting09.jpg





با ظهور دین اسلام نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامی را پذیرا شدند و به این ترتیب خط متداول آن زمان که نزدیک دو قرن قبل از اسلام شکل گرفته بود خط کوفی و نسخ قدیم بود. قبل از اسلام خطوط مختلفی از جمله میخی و پهلوی و اوستائی در ایران رواج داشته است. با ظهور دین اسلام نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامی را پذیرا شدند و به این ترتیب خط متداول آن زمان که نزدیک دو قرن قبل از اسلام شکل گرفته بود خط کوفی و نسخ قدیم بود. این دو خط، خود از دو خط قبطی و سریانی اخذ شده بودند و در اوایل قرن چهارم قمری ابن مقله بیضاوی شیرازی خطوطی را بوجود آورد که به خطوط اصول معروف شد. این خطوط عبارتند از: محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع که وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور در هر کدام است. ابن مقله بیضاوی شیرازی برای این خطوط قواعدی وضع کرد و 12 اصل نوشت: ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن. همزمان با پیشرفت خطوط فوق، حسن فارسی کاتب، خط تعلیق را از خطوط نسخ و رقاع بوجود آورد که به نام ترسل نیز نامیده می‌شد. در قرن هشتم میرعلی تبریزی از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطی به نام نسختعلیق بوجود آورد که بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی شد. خطی که حدود یک دانگ سطح و مابقی آن دور است و نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد. بنا به گفته اساتید خوشنویسی، این خط از جمله زیباترین و ظریفترین و مشکلترین خطوط فارسی و می توان گفت که عروس خطوط فارسی است. پس از میرعلی تبریزی پسرش میرعبدالله و بعد از او میرزا جعفر تبریزی و اظهار تبریزی در تکامل خط نستعلیق کوشش‌های فراوان کردند تا نوبت به سلطانعلی مشهدی رسید که خدمات شایانی به این هنر اصیل نمود. اساتید زیادی بعد از سلطانعلی مشهدی در تکامل خط مذکور زحمات فراوانی کشیدند همانند میرعلی هروی. بعد از حدود یک قرن، خوشنویس نامی و آشنای همه، میرعمادالحسنی معاصر شاه عباس صفوی پا به عرصه ظهور نهاد که با نبوغ خود تغیرات و سبکی در خط نستعلیق بوجود آورد. پس از گذشت قریب 400 سال این سبک هنوز مورد استفاده و الهام بخش خوشنویسان است. او پایه خط را به جائی نهاد که از زمان پیدایش خط نستعلیق تا کنون هنرمندی خوشنویس را یارای برابری با او نبوده است. همزمان با او هنرمند بزرگ دیگری چون علیرضا عباسی رقیبی برای او بشمار می‌رفت که علاوه بر خط نستعلیق خفی و جلی در خط ثلث نیز استاد بود. اکثر کتیبه‌های مساجد و بناهای تاریخی اصفهان به خط ثلث و یا به سرپرستی او انجام شده است. قرن‌های نهم، دهم و یازدهم هجری قمری را می‌توان دوران درخشان در هنر خوشنویسی دانست. در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شکسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو، حاکم هرات از خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش این نوع خط، تند نویسی و راحت نویسی و دیگر، ذوق و خلاقیت ایرانی ذکر شده است. به عنوان مثال بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان به خاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آنرا نیز بوجود آوردند. خط شکسته نستعلیق به دست میرزا شفیعا هراتی کاملتر شد و درویش عبدالمجید طالقانی قواعد جدیدی وضع نمود و آن را به کمال نوشت، چهار تن از خوشنویسان نامی که در چهار خط ثلث، نسخ، نستعلیق و شکسته نستعلیق به ارکان اربعه هنر خوشنویسی مشهور شده‌اند عبارتند از: خط ثلث: جمال الدین یاقوت خط نسخ: میرزا احمد نیریزی خط نستعلیق: میرعماد الحسنی خط شکسته نستعلیق: درویش عبدالمجید طالقانی در قرن 13 در دوره قاجاریه خطاطان بزرگی پا به عرصه میدان نستعلیق و دیگر اقلام نهادند و سختی‌های این هنر ظریف را به جان خریدند و در توسعه آن کوشیدند. خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی کلک‌ها یا خطوط مختلفی که در زمان‌ها و سرزمین‌های مختلف اسلامی رایج بوده و اغلب آن‌ها کم و بیش به حیات خود ادامه می‌دهند عبارتند از: کوفی، بنایی، نسخ، ثلث، ‌‌محقق، تعلیق، توقیع، اجازت، جلی، جلی دیوانی، دیوانی، رقاع (رقعه)، ریحانی، سنبلی، آندلسی، سیاق، شجری، شکسته، نستعلیق، شکسته نستعلیق، ‌‌معلی. نقاشیخط شیوه نقاشیخط از دهه 30 و 40 توسط برخی هنرمندان ایرانی اعم از خوشنویس و نقاش شکل گرفته است و این هنر تا به امروز به حیات خود ادامه داده است. لا فتی الا علی لا سیف الا ذولفقار لا فتی الا علی لا سیف الا ذولفقار نقاشیخط به معنای ساده آن، ترکیبی از خوشنویسی و نقاشی است و شیوه ه ای است که مخاطب را با تلفیقی از هنر مدرن و سنتی در دنیای امروز آشنا می کند و هنرمند را در عرصه وسیعی از نوگرایی قرار می‌دهد تا بتواند با تکنیک‌های خلاقانه‌ای که در این مسیر تجربه می‌کند به نو آوری و شکل‌گیری این شیوه بپردازد و حتی این شیوه را با رعایت فرم و مفهوم عینی با سبک‌های انتزاعی سوق دهد. اکنون رشته نقاشیخط در عرصه هنرهای تجسمی ایران جایگاه ویژه ای یافته است و برتعداد خوشنویسانی که به این شیوه مدرن از خوشنویسی روی می آورند، افزوده می شود تا هنرمندان این رشته توانایی های هنری خود را به همراه قابلیت های هنر خطاطی و نیز نقاشی بهتر به مخاطبان و علاقه مندان هنر نشان دهند. هنرمندان معاصری همچون فرامرز پیلارام، رضا مافی، حسین زنده رودی، محمد احصایی، نصرالله افجه ای و جلیل رسولی از جمله مهمترین افرادی هستند که نقش موثری در ایجاد و رشد رشته نقاشیخط ایفا کرده اند.

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


تاریخ هنر جهان – صدر مسیحیت و بیزانس

ظهور دیانت مسیح و رواج تدریجی آن در بخش‌هایی از خاورمیانه و اروپا سبب شکل گیری سبک‌های هنری مختلفی شد. هنر مسیحی، هنری مذهبی و مرکز ثقل آن کلیسا است و نمود این هنر بیش از هر چیز در کلیسا‌ها به ویژه در اروپا تجلی یافته است. با رواج این آیین در سرزمین‌های یونانی و رومی، به تدریج یونانی‌ها و رومی‌ها نقش رهبری دیانت مسیح را به عهده گرفتند و هنری را پایه گذاری کردند که در آن سنت‌های هنری یونانی، رومی و عناصری از میراث‌های شرقی (ایران، سوریه، آناتولی و 

میانرودان) با هم ادغام شد و در شکل معماری کلیساها و هنر‌های وابسته آن به ویژه شمایل نگاری تجلی یافت.

هنر صدر مسیحیت

هنر صدر مسیحیت به دورهٔ شکل گیری هنر مسیحی در فاصله سده‌های سوم تا ششم میلادی در مناطقی که جز قلمرو امپراتوری روم بودند، گفته ‌می‌شود. بعد از گذشت دویست سال از تاریخ ظهور دیانت مسیح، پیروان آن در روم و سرزمین‌های تابع آن (فلسطین، سوریه، آناتولی، مصر، یونان و…) پرشمار شده بودند. رومی‌ها از همان آغاز با این دین تازه مخالف بودند و مخالفت آنها تا زمان امپراتوری کنستانتین که دیانت مسیح را پذیرفت، ادامه داشت.

از سدهٔ سوم میلادی به بعد مقبره‌هایی به شکل اتاق‌هایی که توسط مسیحیان در داخل زمین کنده شده، به دست آمده است. در داخل اتاق‌ها، تاقچه‌هایی برای قرار دادن تابوت‌های سنگی ایجاد ‌می‌کردند و فضای دیگری را نیز به نمازخانه اختصاص ‌می‌دادند. این مقبره‌ها به مقابر دخمه ای یا کاتا کومب شهرت دارند. نخستین آثار تصویری مسیحی که بیانگر اعتقادات آنها بود، در همین مقبره‌ها و نمازخانه‌ها یافت شده اند. این نقاشی‌ها از لحاظ طرح و اجرا نسبت به نقاشی‌های رومی ضعیف‌تر هستند. در این نقاشی‌ها صحنه‌هایی از زندگی حضرت مسیح (ع) همچون مادرش حضرت مریم، مسیح کودک و… و نقش‌های نمادین (مسیحی) چون چوپان نیکوکار، طاوس (نشانه جاودانگی)، کبوتر (نماد روح) و لنگر (نشانه امید)، نشان داده ‌می‌شد.

یک کپی از نقاشی دیواری در پمپی در موزه ملی ناپل

یک کپی از نقاشی دیواری در پمپی در موزه ملی ناپل

در سال ۳۲۳ میلادی کنستانتین (قسطنطین) امپراتور روم که مسیحی شده بود، پایتخت خود را از شهر روم به شهر یونانی بیزانس (شهر استانبول کنونی) انتقال داد. از این تاریخ به بعد این شهر به نام کنستانتینوپل (قسطنطنیه) معروف شد و باعث اعتبار ایالات شرقی گردید و شهر بیزانس به عنوان مرکز و مظهر ایمان کشور روم به ایفای نقش پرداخت. کنستانتین همه منابع خود را در جهت رونق دیانت مسیح به کار گرفت و در مدت کوتاهی تعداد قابل توجهی کلیسا را در شهرهای مختلف بر پا کرد.

کلیسای سن‌پیترو - رم

کلیسای سن‌پیترو – رم

او نوعی ساختمان که در معماری رومی باسیلیکا (به معنی تالار دراز) نام داشت را برای کلیسا مناسب یافت. وی با اندک تغییری در نقشهٔ آن نخستین نمونه کلیسا را به نام سان پی یترو در شهر روم بنا کرد. به این ترتیب معماری کلیسا شکل گرفت و این ساختمان به عنوان الگوی کلیساهای بعدی در اروپای غربی پذیرفته شد.

بیشتر بخوانید: 

کدام فرهنگ‌ها بیشترین تاثیر را بر تاریخ هنر داشته‌اند؟

هنر بیزانس (هنر مسیحی روم شرقی)

هنر بیزانس هنری مذهبی، رمزگرا و رسمی است، که ریشه در شرق دارد. شکل گیری هنر بیزانس با اقدامات ژوستی نین در سده ششم میلادی همراه است. اگرچه مقدمات آن از زمان کنستانتین شروع شده بود، اما پس از مرگ او به دلیل اختلاف بر سر رهبری جهان مسیحیت، امپراتوری روم به دو شاخه روم شرقی (بیزانس) و روم غربی تقسیم شد.

ایاصوفیه ابتدا به نام سانتاصوفیا به معنی خرد مقدس بوده است.

ایاصوفیه ابتدا به نام سانتاصوفیا به معنی خرد مقدس بوده است.

در سده ششم میلادی روم غربی در اثر هجوم اقوام اروپای شمالی از هم پاشید، اما بیزانس از این حملات در امان ماند و در زمان ژوستی نین به اوج قدرت رسید. وی نه تنها در روم شرقی قدرت خود را استحکام بخشید، بلکه بر بخش‌هایی از ایتالیا نیز مسلط شد و شهر راونا را به عنوان مرکز قدرت خود در روم غربی انتخاب کرد. هنر بیزانس تنها محدود به روم شرقی نبود بلکه همواره دستاورد‌های آن در اروپای غربی نیز مورد تقلید قرار ‌می‌گرفت. مورخان هنر بیزانس را به سه دوره تقسیم ‌می‌کنند.

نخستین عصر طلایی: نخستین عصر طلایی هنر بیزانس در زمان ژوستی نین شکل گرفت. در این دوره هنر یونانی  رومی با عناصر میراث‌های شرقی (ایران وسوریه) به خوبی تلفیق شد که حاصل آن دو کلیسای عظیم ایاصوفیه در کنستانتینوپل و کلیسای سن ویتاله در شهر راونا در ایتالیا است.

این کلیسا‌ها دارای نقشه متمرکز، گنبددار و دارای ظاهری ساده و درونی پر تجمل هستند. کلیسای ایاصوفیه دارای صحن مستطیل شکل است و گنبد عظیمی دارد. این بنا به دلیل ابعاد بزرگ آن یکی از شاهکار‌های معماری آن دوره است. کلیسای سن ویتاله نیز دارای نقشه ای هشت ضلعی متراکم و گنبددار است. کلیسا‌های گنبد دار به عنوان الگو در قلمرو بیزانس (یونان و اروپای شرقی و غربی) رواج یافت.

کلیسای سن ویتاله - راونا - ایتالیا

کلیسای سن ویتاله – راونا – ایتالیا

هر دو کلیسا دارای تزیینات غنی به ویژه نقاشی موزاییک هستند. نقاشی‌های موزاییکی این کلیسا خانواده ژوستی نین و همراهانش را نشان ‌می‌دهد. در این نقاشی شخصیت‌ها دارای قد بلند، ظریف و لاغر، با وقار و باچشمانی درشت هستند.

ژوستی نین و ملازمان، نقاشی موزاییک، سده ششم میلادی، کلیسای سن ویتاله، راونا

ژوستی نین و ملازمان، نقاشی موزاییک، سده ششم میلادی، کلیسای سن ویتاله، راونا

دومین عصر طلایی: در سده‌های هشتم و نهم میلادی گروهی از مسیحیان با شمایل نگاری به مخالفت برخاستند و تمثال‌ها را یادآور بت پرستی شمرده و باعث رکود و توقف هنر شمایل نگاری شدند. این توقف، زمینه را برای گسترش تزیینات هندسی و گیاهی آماده کرد. اما از اواسط سدهٔ نهم میلادی به بعد، مجدداً شمایل نگاری در بیزانس و اروپای غربی شکوفا گردید و دومین عصر طلایی هنر بیزانس شکل گرفت.

نقاشی موزاییک، نقاشی حضرت عیسی، سده ۱۳ میلادی، کلیسای ایاصوفیه، استانبول

نقاشی موزاییک، نقاشی حضرت عیسی، سده ۱۳ میلادی، کلیسای ایاصوفیه، استانبول

در این دوره طبیعت گرایی و اسطوره گرایی هنر باستانی یونان (دورهٔ کلاسیک) همراه با جنبه‌های نمایشی، عاطفی و ایجاد حس رنج و همدردی در تماشاگر در نقاشی‌های موزاییک و نقاشی‌های دیواری مورد توجه قرار گرفت. ساخت کلیساهای چلیپایی یونانی (طول و عرض برابر) و استفاده از نقش مایه‌های اسلامی نیز در این زمان رواج یافت.

سومین عصر طلایی: در دو قرن پایانی امپراتوری بیزانس ( سده ۱۲-۱۴ میلادی)، سومین عصر طلایی» هنر بیزانس شکل گرفت. در این دوره، نقاشی دیواری و نقاشی روی چوب جایگزین نقاشی موزاییک شد. بیان عاطفی، تحرک و پویایی، نمایش چهره و حجم پردازی با مهارت استادانه در نقاشی‌ها از ویژگی‌های این دوره به شمار ‌می‌رود.

نقاشی سقف کلیسای دیر دافنی، یونان

نقاشی سقف کلیسای دیر دافنی، یونان

هنر بیزانس تنها محدود به معماری و نقاشی کلیسایی نبود، بلکه در مصورسازی کتاب مقدس و سایر مصنوعات نیز آثار با ارزشی خلق شدند. با تصرف شهر کنستانتینوپل در سال ۱۴۵۳ میلادی توسط عثمانی‌ها عمر حکومت بیزانس به سرآمد، اما سنت‌های هنری آن تا مدتی در اروپا تداوم داشت.



به بهانه رمز گشایی از مونالیزا اثر مرموزترین نقاش دنیا           

بیشتر شخصیت‌های اصلی تابلوهایداوینچی مربوط به ن است که شباهت‌های خاصی بین صورت ن در بین تابلوهای داوینچی وجود دارد، نقطه‌ی کانونی این شباهت‌ها به طور خاصی لبها و گونه‌های این ن است، حتی چشم‌ها نیز بیشتر به صورت رو به پایین کشیده شده و نگاه بیننده را از چشم به لب هدایت می‌کند.
هنگامی ‌که تکه‌های پازل را در کنار هم قرار می‌دهیم جرقه‌هایی در ذهنمان ایجاد می‌شود که شاید ساختار ذهنی ما را به هم بریزد. این به هم ریختن برای بعضی خوشایند و برای برخی ناخوشایند و برای بعضی دیگر بی معنی است و به سرعت به ساختار اولیه باز می‌گردند.
چند روز پیش خبری مبنی بر یافتن نشانه‌های جدید از مونالیزای واقعی منتشر شد که بسیاری را متحیر کرد، کاوشگران محل دفن احتمالی الگوی تابلوی لبخند ژد» دواینچی، موفق به کشف دخمه و راه‌پله‌ای شدند که آن‌ها را به سمت دومین مقبره دفن شده در صومعه قرون وسطای فلورانس هدایت کرد.
در این مجال و با توجه به بحث‌های مختلفی که در مورد آثار داوینچی و رمز و راز آنها شده است، می‌خواهیم بررسی کلی بر روی ن تابلوهای داوینچی داشته باشیم. اگر به صورت آماری بررسی کنیم می‌بینیم که بیشتر شخصیت‌های اصلی تابلوهای داوینچی مربوط به ن می‌باشد. در این میان آن طور که به نظر آمده است شباهت‌های خاصی بین صورت ن در بین تابلوهای بعد از شام آخر داوینچی وجود دارد. نقطه‌ی کانونی این شباهت‌ها به طور خاصی لبها و گونه‌های این ن است. حتی چشم‌ها نیز بیشتر به صورت رو به پایین کشیده شده و نگاه بیننده را از چشم به لب هدایت می‌کند.
کهن ‌الگوی فرد رنسانسی»
لئوناردو داوینچی (۱۵ آوریل ۱۴۵۲ – ۲ مه ‌۱۵۱۹) از دانشمندان و هنرمندان ایتالیایی دوره رنسانس است که در رشته‌های نقاشی، ریاضی، معماری، موسیقی، کالبدشناسی، مهندسی، تندیسگری، و هندسه شخصی برجسته بود.
عده‌ای از محققان ایتالیایی با تحقیق بر روی بازسازی اثر انگشت وی او را دارای ریشه عربی و اهل خاورمیانه برشمرده‌اند. داوینچی را کهن‌الگوی فرد رنسانسی»دانسته‌اند. وی فردی بی‌نهایت خلاق و کنجکاو بود. او نظریات خود را در یک سلسله یادداشت‌هایی که بالغ بر هزاران صفحه می‌باشند ثبت کرده است. او طرحهای مبتکرانه‌ای را برای ساخت سلاحهایی مانند توپهای بخار، ماشینهای پرنده و ادوات زرهی ارائه کرده بود هرچند که بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند. وی طراح اولیه صدها اثر معماری و هم‌چنین طرح اولیه هواپیما به‌شمار می‌رود. یکی از طرح‌های ابتکاری او لباس غواصی و زیر دریایی جنگی است. او همچنین مسلسل، تانک نظامی، ساعتی که به ساعت داوینچی معروف است، کیلومتر شمار و چیزهای دیگر را طراحی یا اختراع کرد.
لئوناردو داوینچی برای طرحهای خود بوسیله خط مع یادداشت‌هایی را نوشته است که فقط آنها را در آینه می‌توان خواند.
بیشتر شهرت جهانی او به‌خاطر نقاشی‌هایشام آخر و مونالیزا است.
راز و رمز بحث برانگیز داوینچی
راز داوینچی (یا رمز داوینچی یا کُد داوینچی) نام رُمانی کارآگاهی و ماجرایی است از نویسندهٔ آمریکایی، دن براون که از فروش و استقبال گسترده‌ای در سراسر جهان برخوردار بوده است. این رمان در سال ۲۰۰۳ بازار را تسخیر کرد و فروشش حتی از مجموعه هری پاتر نیز پیشی گرفت. تا می‌۲۰۰۶‌ بیش از ۶۰ میلیون نسخه از این کتاب به فروش رسیده است و به ۴۴ زبان (از جمله فارسی) ترجمه شده است. محبوبیت و شهرت این کتاب به جایی رسید که شرکت‌های مسافرتی در سرتاسر دنیا، تورهایی ایجاد کرده‌اند که حول وقایع این کتاب می‌گردد و شرکتهایی مثل شرکت راوینچیز» مسابقاتی با استفاده از مفاهیم کتاب ایجاد کرده‌اند!
همزمان، بخصوص بخاطر موضوع جنجالی کتاب، مخالفت‌های بسیار مختلفی نیز با آن صورت گرفت. این کتاب شدیداً علیه کلیسای کاتولیک، واتیکان، پاپ و گروه مذهبی اپوس دئی است و از همین رو گروه‌های مختلف مسیحی و اسلامی ‌علیه آن واکنش نشان داده‌اند. این کتاب توسط چند مترجم به فارسی برگردانده شده است. رمز داوینچی» یا راز داوینچی» یا کد داوینچی» هر سه برای ترجمه عنوان کتاب به کار رفته‌اند.
ماجرای داستان حول یک تئوری خاص در مورد تاریخ مسیحیت می‌گردد که پیش از این کتاب نیز در موردش صحبت شده است و تاریخ‌دانانی با آن موافقند. کتاب خون مقدس، جام مقدس» منبع اصلی براون برای این تئوری‌ها بوده است. طبق این تئوری عیسی مسیح با مریم مجدلیهازدواج کرده است و صاحب فرزند شده است و کلیسای کاتولیک و واتیکان با اطلاع از این قضایا قصد در پنهان کردن آن‌ها داشته‌اند. در ضمن جام مقدس» نه یک شیئی بلکه خود مریم مجدلیه است.
تئوری‌های مختلف دیگری نیز در این کتاب وجود دارند؛ مثلاً این که لئوناردو داوینچی همجنسگرا بوده است و نقاشی معروف مونالیزا» در واقع پرتره داوینچی از خودش به شکل یک زن است.
داستان کتاب در کشورهای فرانسه و بریتانیا و در بعضی اماکن مشهور این دو کشور اتفاق می‌افتد. (مثل موزهٔ لوور و صومعه‌ای که به صومعه موسوم است و همچون نقاشی مشهور داوینچی از آناتومی ‌انسان ژست گرفته و پیغامی ‌رمزی نیز در کنارش نوشته شده است).
پنج ماه پیش از شروع داستان، واتیکان به اسقف آرینگاروسا، رهبری یک فرقه مسیحی تندرو و مبتنی بر ریاضت‌های سنگین جسمانی موسوم به اپوس دئی (یعنی: کار خدا) اعلام می‌کند که می‌خواهد دست از حمایت از این فرقه بردارد و ۲۰ میلیون یوروی اهدایی فرقه را هم پس خواهد داد. فردی موسوم به استاد که در اصل قصد تخریب وجههٔ کلیسا و اپوس دئی را دارد، به اسقف پیشنهاد می‌دهد در ازادی ۲۰ میلیون، جام مقدس گمشدهٔ عیسی را در اختیارش بگذارد تا اپوس دئی قدرت و محبوبیت زیادی پیدا کند. ولی در حقیقت با استفاده از یکی از نیروهای اسقف به قتل اعضای دیر صهیون که مخالفان قدیمی ‌کلیسا و حافظان جام مقدس هستند، می‌پردازد تا خودش بتواند جام را به دست بیاورد.
استاد اعظم دیر صهیون که رئیس موزه لوور است پیش از مرگ، اسرار یافتن جام را به نوه اش (سوفی) منتقل می‌کند و از او می‌خواهد از دانشمندی آمریکایی (رابرت لنگدان) که در نمادشناسی مذهبی و دیرین‌شناسی متبحر است کمک بخواهد. این دو با وجود تعقیب بی امان پلیس و نیروهای استاد، مرحله به مرحله به جام مقدس نزدیک می‌شوند و در این راه از یک تاریخ دان انگلیسی (تیبنیگ) هم کمک می‌گیرند که در نهایت معلوم می‌شود خود استاد است. نهایتا پرنسس سوفی خانواده گمشده اش را پیدا می‌کند و لنگدان هم جام مقدس را؛ و تازه، همدیگر را هم پیدا می‌کنند.
در این کتاب (به خصوص در پاورقی‌های ترجمه فارسی آن) اطلاعاتی درباره خدای مؤنث، ادیان پگانی، دین یهودی و دیر صهیون وجود دارد.
رازی که داوینچی در بانوی صخره‌ها” پنهان کرد
Madonna of the Rocks. 1482-1486

این اثر دو بار توسط کلیسا سفارش داده شد. در واقع در طرح اولیه که توسط داوینچی در سال ۱۴۸۶ کشیده شد تابلو توسط کلیسا به دلیل آنچه که نشانه‌هایی از ضدیت با مسیح درآن دیده می‌شد رد شده است. در سالهایی که داوینچی از طرف کلیسا این سفارش را دریافت کرد به اندازه کافی به شهرت استفاده از سمبلها و نمادها در تابلو‌های خویش رسیده بود، به همین دلیل بود که کلیسا با بدبینی خاصی ایرادهایی از طرح گرفت.
در تابلوی اول کودک سمت چپ که مسیح است در حال عبادت کردن به سمت یک موجود نامریی در سمت راست تابلو است جایی که مریم مقدس دست خود را گویا بر روی سر این موجود نامریی قرار داده است و زنی که در سمت راست تابلو است به نام انجل اوریل» انگشت خود را به صورتی آورده است که گردن این روح نامریی را قطع کرده است. این صحنه ای است که کلیسا با آن مشکل داشت و داوینچی در تابلوی بعدی به قرار دادن یک صلیب در دستان مسیح و پایین آوردن دست زن سمت راست تابلو و قرار دادن ‌هاله ای بر سر مریم مقدس این مشکل را حل کرد. اما با این وجود پس زمینه تابلو را در سیاهی فرو برد تا اعتراض خود را نشان دهد. همانطور که ادعا شده است داوینچی جزو انجمن سری اخوت بود و اهداف این انجمن به طور کامل مشخص نیست اما تا حد زیادی در تضاد با قسمت ناپاک کلیساست. در حال حاضر نقاشی اولیه در موزه لوور» پاریس و دومی ‌موزه ملی لندن است.
به هر حال بنا به اعتقاد نماد شناسان، متخصصان کلیسا در هر دو بار فریب خوردند و داوینچی پیام خاص خود را رساند. در واقع آنچه که داوینچی در این تابلو مخالفت خود را با آن ابراز داشته تولد عیسی از مادر باکره است. در هر دو تابلو مریم مقدس بر روی زمین مسطحی نشسته در درونی غاری که شبیه به کلیسایی از کار در می‌اید. غاری شبیه به کلیسا که جزییات آن از عمل طبیعی تولید مثل شبیه سازی شده است.
شخصیت‌های این تابلو مریم باکره در وسط تابلو، یحیی در سمت چپ تابلو و عیسی، کودک سمت راست تابلو است و فرشته ای که در سمت راست تابلو است این نظر تقریبا در اکثر منابع آورده شده ولی عده ای کودک سمت چپ را عیسی می‌شناسند. نکته بعدی در تابلوی اول است و آن این است که گویا بدنی که برای فرشته تصویر شده بدن مردی است که انگشت خود را به طور خصمانه به سمت مسیح گرفته و فرشته به سوی او لبخند می‌زند. این حالت انگشت بی شباهت به آنچه در شام آخر می‌بینیم نیست. این موضوع توسط کلیسا ایراد گرفته شد و در ویرایش بعدی هم بدن مرموز حذف شده و اگر دقت کنید جهت نگاه فرشته عوض شده و دیگر لبخند نمی‌زند.
Madonna of the Rocks. 1482-1486  (نسخه دوم ویرایش شده)
پنج نماد مخفی در مونالیزا
Mona Lisa (La Gioconda). 1503-150
هر آنچه که در بالاست همان است که در پایین است و هر آنچه که در پایین است همان است که در بالاست»

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها